توضیحات
کتاب فرانکلین در تاریکی :
“کتاب فرانکلین در تاریکی” درباره ی لاک پشتی ست به فرانکلین.
فرانکلین می تواند تنهایی از کنار رودخانه به داخل آب بپرد .
او می تواند به جلو و عقب شنا کند .
فرانکلین حتی می تواند زیپ و دکمه ی لباسش را هم ببندد.
ولی فرانکلین از جای تنگ و تاریک می ترسد و برای همین به دردسر می افتد. چون فرانلین یک لاک پشت است .
او می ترسد توی لاک تنگ و تاریکش برود.
به همین دلیل لاکش را دنبال خودش می کشد.
از متن کتاب :
مادر فرانکلین مجبور است هرشب توی لاک فرانکلین چراغ خواب روشن کند.
مادر او می گوید:”نگاه کن توی لاک چیزی نیست که تو را بترساند.”
او همیشه این حرف را تکرار می کند.
مادر فرانکلین از هیچ چیز نمی ترسد. ولی فرانکلین مظمئن است که حیوان های بد و ترسناک و هیولاها در لاک تنگ و تاریک او هستند.
یک روز فرانکلین به راه افتاد تا از دیگران کمک بگیرد .
او رفت و رفت تا به اردک رسید.
به اردک گفت:”ببخشید خانم اردک من از جای تنگ و تاریک می ترسم . برای همین هم نمی توانم توی لاکم بروم . شما می توانید به من کمک کنید؟”
بخشی از نقد خانم زری نعیمی درباره ی مجموعه کتاب های فرانکلین :
قدرت نویسنده در این مجموعه ی فرانکلین وقتی آشکار می شود که خواننده فریب سادگی کتاب را نخورد.
وقتی درست مثله فرانکلین روی داستان متوقف می شویم و همراه با او به لحظه های دشوار قدم بر می گذاریم.با همان کندی و حرکت لاکپشت وار
به لایه های پنهان و دور از چشم متن دست پیدا می کنیم.
شاید بشود گفت که هنرمندانه ترین داستان ها که ادبیت در آن نقش اصلی را بازی می کند آن متونی هستند که مفاهیم در ساختار آن غایبند.
…..