توضیحات
شنگول،منگول و حبه انگور
از متن شنگول،منگول و حبه انگور:
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود.
توی یک دشت بزرگ بزی زندگی می کرد. که به آن بز زنگوله پا کی گفتند.که سه تا بچه به نام شنگول و منگول و حبه انگور داشت.
در یکی از روزها خانم بزی با خبر شد که گرگ بدجنسی در آن نزدیکی زندگی می کند.پس نگران شد و بچه ها را صدا زد و گفت وقتی که من نیستم مراقب باشید اگر کسی آمد و در خانه را زد…
درباره ی شنگول،منگول و حبه انگور
کتاب های چشمی انتشارات آریا نوین هشت عنوان مختلف از داستان های قدیمی ایرانی دارند که خواندن هر کدام از آنها برای کودکانمان میتواند خاطره قشنگی از این دوران برای آنها ثبت کند.
ضمن اینکه دوباره خواندن این داستان های قدیمی برای ما والدین که به خوبی با آنها آشنا هستیم هم خالی از لطف نیست و می تواند به تجربه ای لذت بخش و مشترک با فرزندانمان تبدیل شود.
عناوین کتاب های چشمی نشر آریا نوین:
- خاله سوسکه
- چوپان دروغگو
- شنگول و منگول و حبه انگور
- حسن کچل
- الاغ دانا
- آسیبان و الاغ
- کدو قلقله زن
- خرگوش دانا و الاغ بدجنس