توضیحات
کتاب بر سنگ فرش خیس شانزه لیزه اثر مولود قضات نشر چشمه
معرفی کتاب
کتاب بر سنگ فرش خیس شانزه لیزه اثری است از مولود قضات، به چاپ انتشارات چشمه. رمان حاضر دربارۀ دختری به نام شیدا است که مجالس روضه خوانی و سخنرانی اش رونق زیادی دارد و در یکی از همین مجالس به همکاری با سازمان تقریب مذاهب دعوت شده و برای تبلیغ اسلام راهی فرانسه می شود.
معرفی نویسنده :
قضات نویسندهی ایرانی متولد سال ۴۴ است.
اولین کتاب این نویسنده «دریای خاکستری» نام دارد که در سال ۹۴ منتشر شده است.
قضات با انتشار کتاب دومش نشان داد که در نوشتههایش دنبال چیزی فراتر از تیراژ بالا و تسخیر ویترین کتابفروشیهاست.
او درک عمیقی از وضعیت زندگی مردم و درگیریهای آنها دارد. از نسل جنگزدهی دههی شصت گرفته تا جوانان امروز و تقابل سنت و مدرنیته.
کتاب بر سنگفرش خیس شانزهلیزه در سال ۹۸ در نشر چشمه منتشر شده است.
قسمتی از متن کتاب
«تو از تصمیمت مطمئنی؟ واقعا می خواهی با من ازدواج کنی؟»
فرحان یک باره سرش را بلند کرد. «معلوم است که مطمئنم. از روز اولی که دیدمت مطمئن بودم.
اما آن قدر برایم دور از دسترس بودی که نمی شد به اش فکر کرد.»
«نمی شد به اش فکر کرد»؛ خدا که بخواهد کلمات می شوند کلید دل ها. جز این هرچه گفته بود این طور نمی توانست قلب شیدا را بلرزاند.
«قبول می کنم.»
اجازه داد فرحان دستش را بگیرد. آن چیزی که تو چشم های شان دل دل می زد خیلی فراتر از لمس پوست بود.
«به شرطی که پیش از مرگ خواهرت… یعنی امیدوارم خوب شود، اما دلم می خواهد این کار را بکنم. شاید این انتخاب الاهی باشد.
می دانی، بعضی وقت ها ما نمی دانیم چه طور داریم آزمایش می شویم.
این تنها کاری است که می توانم برای مادرت بکنم تا همیشه دعاگوی خانواده مان باشد. به شفاعتش احتیاج دارم.»
عبدالفرحان خندید. صدایش هوای خاکستری را برید و پخش شد تو فضا.
زمین گُله به گُله خیس شده بود. شیدا بلند شد و همراهش خندید و گفت «یواش تر. الآن مردم هجوم می آورند و گوشه ی دنجت را یاد می گیرند.»
سایر رمان های فارسی در فروشگاه تی کتاب