توضیحات
درباره ی کتاب:
کتاب بنجامین هیولاکش ۲ :وقتی غولهای قوزیِ پلنشینِ محله یکی بعد از دیگری ناپدید میشوند، بنجامین بلانک مشکوک میشود. او پسر نوجوانی است که با عموتاویش زندگی میکند و بیشتر از هر چیزی توی دنیا عاشق ماجراجوییهای عجیب و خیرهکننده است.
فکر میکند حتماً کلک و حقّهای در کار است. دستبهکار میشود تا راز ماجرا را کشف کند و اینطور میشود که به تور هیولای غولیِ آدمخوارِ چشمچرخشی میافتد و درگیر جنگ و خطرهای باورنکردنی و شگفتانگیز با هیولاها میشود…
متن کتاب:
پارادیس اضافه کرد: «و یک نگاهی به ردیف دندونهاش بندازین.» با کمال احترام، دهان شندرپندر را باز کرد و گورستان ریشههای پوسیده و زرد و سیاه دندانهایش را به نمایش گذاشت: «غولهای قوزی خیلی بیشتر از این حرفها به بهداشت دهان و دندونشون توجه میکنن.»
بن گفت: «دقیقاً! میدونین دربارهی دندونهای غولِ قوزی چی میگن؟ جالبه، اسم دندونهاشون که میآد میگن: ‘جلالخالق!’» عقبعقب از پلهها بالا رفت و به آن دو تا هم اشاره کرد که مثل او از پلهها بالا بروند.
کتاب بنجامین هیولاکش ۲