توضیحات
کتاب سایه های شب اثر امیل زولا
معرفی کتـاب :
کتاب سایه های شب اثر امیل زولا هفدهمین رمان از مجموعهى بیست جلدى خانوادهى روگونـماکار است
که امیل زولا در ۱۸۸۹ نوشتن آن را آغاز کرد و سپس چندى بعد در ۱۸۹۰ از چاپ درآمد.
اما سایههاى شب نیز مانند خوشبختى بانوان، ژرمینال و پول تفاوتى اساسى با دیگر رمانهاى این مجموعهى سترگ دارد
و آن این است که نگارش آن بیشتر تحت تأثیر دگرگونىها و رویدادهاى صنعتى بزرگ ربع واپسین سدهى نوزدهم شکل گرفته است
تا بر پایهى طرح نخستین زولا براى نوشتن مجموعهاى از داستانها در توصیف دوران موسوم به امپراتورى دوم فرانسه
که غرق در خودکامگى، دزدى، تباهى، روسپیگرى و قوادى بود.
زولا از نخستین رماننویسان سدهى نوزدهم است که به صنعت مدرن اقبال نشان مىدهد.
سایههاى شب از ایستگاه راهآهن پاریس مىآغازد،
در میان محوطهى راهآهن چون جویبارى از فلز و خون و هیجان ادامه مىیابد و روى خطوط راهآهن به پایان مىرسد.
توصیفهاى زولا از محیط راهآهن و زندگى روى خطآهن چنان زنده و تپنده است که گویى تعمیرگاهها، لکوموتیوها، چرخش سینىِ دوّار و حرکات مداوم دستگاههاى لکوموتیو نفس مىکشند.
زولا در سایههاى شب از شلوغى ایستگاه، بخار لکوموتیوها، سرعت سرسامآور و مرگبار قطارها، فانوسهاى سبز و سرخِ سوزنبانها، سگها و شکارچىها، پیرزنها و پیرمردها، روغن و آتش و زغال و خاکستر به جا مانده از سوخت لکوموتیوها، قطارهایى شتابنده که بىاعتنا به سرنوشتهاى انسانى به سوى «آینده» رواناند، سخن مىگوید.
اما سایههاى شب فقط داستان عشق و مرگ، حسد و خشونت، تباهى و نومیدى، هوس و سرکوفتگى نیست؛ سایههاى شب روایت شگفتآور گوشت و فولاد، سیاهى زغال، و رنگ پریدگى پوست زنانه، سرعت سرسامآور ماشین و حرکت مهارنشدنى روح بشر نیز هست.
معرفی نویسنده:
پدرش فرانسوا زولا اهل ونیز و مادرش امیلی اوبر اهل دوردان بود.
زولا از همان آغاز جوانی شیفتهی ادبیات بود.
او مطالعاتش را افزایش داد و خیلی زود نوشتن را بهعنوان شغل برگزید.
او از سنین کودکی نویسندگی را شغل واقعی خود میدانست.
در شش سالگی رمانی دربارهی جنگهای صلیبی نوشت. پل سزان و ژان باپتیستن بای، دوستان دوران کودکیاش، نخستین خوانندگانش بودند.
او چندین بار در نامهنگاریهای خود به آنان گفته بود که روزی نویسندهی بزرگی خواهد شد.
قبل از دستیابی به موفقیت به عنوان نویسنده، زولا به عنوان کارمند در شرکت حمل و نقل کار میکرد
و سپس در بخش فروش برای یک ناشر.
وی همچنین برای روزنامههای سیاسی مطلب مینوشت. به عنوان یک خبرنگار سیاسی زولا نفرتش را از ناپلئون سوم، که از موقعیتش سوء استفاده میکرد مخفی نکرد.
امیل زولا در سال ۱۸۶۷ و هنگامی که در کار روزنامهنگاری بود، نخستین رمانش را منتشر کرد.
زولا با انتشار این رمان که ترز راکن نام داشت توانست خود را به عنوان نویسندهای توانمند معرفی کند.
رمان حکایت زنی به نام ترز را روایت میکند که با همدستی مردی که عاشق اوست، شوهرش را میکشد و سپس هر دو خود را در برابر دیدگان مادر شوهر ترز به آتش میکشند.
امیل زولا در تاریخ ۲۹ سپتامبر ۱۹۰۲ بر اثر مسمومیت با منوکسید کربن و خفگی ناشی از آن در پاریس درگذشت.
از متن کتاب:
به زودی منتشر خواهد شد