توضیحات
معرفی کتـاب :
کتاب «عشق که میگویند چیست؟» داستانی است زیبا و لطیف و درخشان همانند خود عشق. دخترکی به نام اِما در جست و جوی یافتن معنای عشق است. او با دیدن تصویر یک قلب که نماد عشق است پرسشی درباره چیستی عشق پیش میآید. او میخواهد بداند عشق چیست؟ دوستش میگوید عشق مال آدمبزرگهاست. برای همین اِما از مادر، پدر، مادربزرگ و پدربزرگش درباره عشق میپرسد. هر یک تلاش میکنند با توصیفی عینی این مفهوم انتزاعی را برای او قابل درک کنند. مادر که در حال کاشت گل است، عشق را چیزی میداند که مانند گل در بهار آهسته آهسته میشکفد. بابا که عاشق فوتبال است میگوید عشق مانند بازی فوتبال غافلگیرکننده است.
مادربزرگ که در حال پخت کیک است عشق را مانند یک کیک، نرم و خوشبو میداند. پدربزرگ که در کارخانه اتومبیلسازی کار میکرده معتقد است عشق چیزی است که قلبت را عین یک موتور سالم گرم میکند. ولی این پاسخها خیلی کارساز نیست. اِما میخواهد بداند عشق چه رنگی است، چه شکلی است؟ آیا شیرین است یا خوشنمک؟ بزرگ است یا کوچک؟ مادر، پدر، مادربزرگ و پدربزرگ باز هم سعی میکنند به او کمک کنند. ولی اِما باز هم نمیتواند عشق را در خیال خود «تجسم» کند. این بار سوال خود را تغییر میدهد. او میپرسد عاشق بودن یعنی چه؟ او میفهمد که یک عاشق برای معشوقش گل هدیه میدهد، با معشوقش وقت میگذراند، آنچه که دارد را با او تقسیم میکند و…
سپس اِما شروع میکند به «عاشقی» را «تمرین» کردن. برای مادرش گل هدیه میدهد. کیکش را با مادربزرگش تقسیم میکند. بعد فرصتی پیش میآید تا افراد خانواده «عاشقی» را به او نشان میدهند. کودکان با خواندن این داستان تصویری با مفهوم عشق آشنا میشوند. این داستان به کودکان نشان میدهد که عاشقی آموختنی است و نیاز به تمرین دارد.
کتاب «عشق که میگویند چیست؟» تعریفی عینی از مفهوم انتزاعی عشق ارائه میدهد که میتواند الگویی برای مربیان و والدین در آموزش مفاهیم انتزاعی دیگر باشد.
لینک های مفید
در ویکی پدیا بخوانیم: