توضیحات
درباره ی کتاب فرانکلین و نوزاد :
“کتاب فرانکلین و نوزاد” درباره ی یک لاک پشت به نام فرانکلین است..
فرانکلین یک پسر . یک نوه و یک خواهرزاده است. ولی او هیچ وقت یک برادر نبوده است.
فرانکلین اغلب درباره ی برادر بزرگ بودن فکر می کند و حس داشتن یک نوزاد در خانه برایش به یک معمای بزرگ تبدیل شده است.
فرانکلین خیلی زود جواب این معما را پیدا می کند. چون بهتریت دوستش خرس به زودی برادر بزرگ می شود.
بخشی از متن کتاب :
روز بعد در مدرسه هنوز خرس درباره ی نوزاد حرف می زد.
او به حلزون گفت:”روزی که نوزاد می خواهد به دنیا بیاید قرار است من به خانه ی فرانکلین بروم.”
حلزون فریاد زد:”خوابیدن در خانه ی دوست ! ای کاش مادر من هم یک نوزاد به دنیا بیاورد.”
فرانکلین گفت:”کاش مادر من هم یک نوزاد به دنیا بیاورد .
وقتی تو یک برادر بزرگ بشوی همیشه کسی هست که با او بازی کنی.”
خرگوش گفت:”بله داشتن یک همبازی خیلی سرگرم کننده است.”
بعد از مدرسه مادر فرانکلین در ایستگاه اتوبوس منتظر آن ها بود.
فرانکلین از او پرسید: “چرا امروز با خودت بالش آورده ای؟”
مادرش جواب داد:”این بالش خرس است. حدس بزن امشب چه کسی در خانه ی خودش نمی خوابد؟”
چشم های خرس از خوشحالی برق زد و فورا پرسید:” ن.زاد می خواهد به دنیا بیاید؟”