توضیحات
درباره ی کتاب:
کتاب مامور Z یک : دنیای «نورا» پا درهواست. پدرش بیکار شده، برگشته خانه و میخواهد پدرِ کاملی شود. مشکل اینجاست که برداشت پدر نورا از مفهوم پدرِ «کامل»، شباهت زیادی به آنجور پدری ندارد که نورا دلش میخواهد داشته باشد. نورا باید برای پدرش کاری دستوپا کند، آن هم خیلی زود! حالا باز جای شکرش باقی است که دوستش «اسکار» توی چیدن نقشههای نبوغآمیز، استاد است. ولی چهجوری باید برای مجریهای تلویزیون کار پیدا کرد؟
متن کتاب:
جمعهشبها، پدر اسکار پیش ما میماند و کارهای عقبافتادهی خانه را انجام میدهد. بعضی وقتها اتو یا خیاطی میکند. خیاطیاش هم انصافاً خوب است! یا همینطور که رادیو گوش میدهد، شام را آماده میکند. خیلی کیف دارد؛ چون میگذارد اسکار تا دیروقت در سالن بماند. تازه به او اجازه میدهد فیلمی را که بیشتر از همه دوست دارد، تماشا کند. حتی میگذارد کنترل تلویزیون هم دستش باشد. دقت کردهاید پدرها همیشه دوست دارند کنترل دست خودشان باشد و به هیچ قیمتی حاضر نیستند آن را ول کنند؟
کتاب مامور Z یک