توضیحات
درباره ی کتاب:
کتاب ماکاموشی ۱۰ : در جزیرهی ماکاموشی، شهر نیو موش سیتی متولد شد. کودک که بود، خانوادهی استیلتُن او را به موشخواندگی پذیرفتند و در همین شهر بزرگ شد و به دانشگاه رفت. جرونیمو نویسندهای سرشناس است، همینطور روزنامهنگار و مدیرمسئول انتشارات استیلتُن و سردبیر «جریدهی جوندگان»، م…
متن کتاب:
ساکت شد و انگشتش را کرد توی دماغش. بعد دنبال حرفش را گرفت: «نه داداش! اصلاً و ابداً مثل من نیست. دنبال هیجان و این چیزها هم نیست. نه از کوسهگیری خوشش میآد، نه با صخرهنوردی حال میکنه. بُزدلموشیه واسه خودش! آره، خیلی ضدّحاله. خودت که اینجور موشها رو میشناسی. از همین مسافرتهای پَکوپیرزنی واسهش خوبه. تهِ تهِ خطرش این باشه که پشمهاش آفتابسوخته شه. ها! ها! ولی خیلی خَرپولهها! نگران مایهتیله نباش. پولش از پارو بالا میره!»
کتاب ماکاموشی ۱۰