توضیحات
کتاب چشمی آسیابان و الاغ
از متن کتاب:
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود
آسیابان پیر قصه ی ما با پسرش در روستایی زندگی می کردند.در یکی از سال ها خشکسالی شده بود
و دیگر کسی گندمی نداشت که برای آرد کردن نزد آسیابان بیاورد.
آسیابان و پسرش بیکار شدند.
آنها فکر کردند برای آنکه خرج زندگی شان را در آورند کاری کنند و چون الاغ شان دیگر به کارشان نمی آمد تصمیم گرفتند تا الاغ رابرای فروش به شهر ببرند…
کتاب آسیابان و الاغ
درباره ی کتاب چشمی آسیابان و الاغ
کتاب های چشمی انتشارات آریا نوین هشت عنوان مختلف از داستان های قدیمی ایرانی دارند که خواندن هرکدام از آنها برای کودکانمان میتواند خاطره قشنگی از این دوران برای آنها ثبت کند.
ضمن اینکه دوباره خواندن این داستان های قدیمی برای ما والدین که به خوبی با آنها آشنا هستیم هم خالی از لطف نیست و می تواند به تجربه ای لذت بخش و مشترک با فرزندانمان تبدیل شود.
عناوین کتاب های چشمی نشر آریا نوین:
- خاله سوسکه
- چوپان دروغگو
- شنگول و منگول و حبه انگور
- حسن کچل
- الاغ دانا
- آسیابان و الاغ
- کدو قلقله زن
- خرگوش دانا و الاغ بدجنس