کتاب دوازده صندلی اثر ایلیا ایلف و یوگنی پتروف نشر ماهی


ویژگی‌های محصول
  • ناشر:  ماهی
  • مولف:  
  • نوع جلد:  شومیز
  • گروه بندی سنی:  بزرگسال
  • اندازه:  رقعی
  • گروه بندی موضوعی:  داستان بزرگسال, داستان روسی, داستان و رمان خارجی
+ بیشتر

67,000 تومان

متاسفانه این کالا در حال حاضر موجود نیست. می‌توانید از طریق لیست پایین صفحه، از محصولات مشابه این کالا دیدن نمایید.

توضیحات

کتاب دوازده صندلی

معرفی کتـاب :

کتاب دوازده صندلی اثری است به قلم ایلیا ایلف و یوگنی پتروف که آبتین گلکار به فارسی برگردانده و انتشارات ماهی آن را به چاپ رسانده است. نویسندگان این کتاب را می توان یکی دانست، زیرا شهرت خود را از آثاری دارند که با همکاری یکدیگر نگارش کرده اند.

آن ها در دوازده صندلی، که با وجود گذشت نزدیک به یک قرن از خلق آن هم چنان در میان آثار ادبی پرطرفدار روسیه جای دارد، با نگاهی انتقادی و طنز آمیز اتحاد جماهیر شوروی و قوانین و مناسبات نابخردانه و بیهوده آن را به تصویر کشیده اند و اندیشه حماقت باری را که در آن دوران به ویژه در میان صاحبان قدرت رواج داشته با قلمی قدرتمند نمایش داده اند.

معرفی نویسنده :

یلیا ایلف (ایلیا آرنولدویچ فاینسیلبرگ) و اوگنی یا یوگنی پتروف دو نویسندهٔ نثرنویس شوروی در دهه‌های ۲۰ و ۳۰ قرن بیستم بودند. آنها بسیاری از نوشته‌های خود را با هم، و تقریباً همیشه تحت نام «ایلف و پتروف» منتشر کردند. آنها اهل اودسا بودند.

ایلف و پتروف به خاطر دو رمان طنز خود مشهورند: دوازده صندلی (۱۹۲۸) و ادامهٔ آن، گوساله طلایی کوچک (۱۹۳۱). این دو رمان با شخصیت اصلی خود، استپ بنتر، که یک کلاه‌بردار در جستجوی ثروت است به هم پیوند خوده‌اند.

هر دو کتاب وقایع مربوط به بنتر و همدستانش در پی یافتن گنج در دوران شوروی را دنبال می‌کنند. این دو رمان در روسیه هم به‌طور گسترده خوانده شده‌اند و هم نقل قول‌هایی از آنها، وارد فرهنگ روسیه شده‌است.

بر اساس دوازده صندلی حدود سال بیست فیلم در اتحاد جماهیر شوروی (توسط لئونید گایدی و مارک زاخاروف و …)، در ایالات متحده (به ویژه توسط مل بروکس) و در کشورهای دیگر ساخته شده‌است.

قسمت هایی از کتاب:

تریو خوف دهانش را باز کرد و بریده بریده شروع به صحبت کرد: «رفقا! شرایط بین المللی کشور ما…» و چنان حقایق مشعشعی بلغور کرد که جمعیتی که داشتند ششمین نطق بین المللی را گوش می کردند بر جای خود یخ زدند.

تریو خوف تنها پس از پایان نطقش بود که فهمید خودش هم حتی یک کلمه درباره ی تراموا حرف نزده است.
با خود گفت: «چه حیف، ما اصلا بلد نیستیم حرف بزنیم، اصلا و ابدا!» و به یاد یک کمونیست فرانسوی افتاد که نطقش را در جلسه ای در مسکو شنیده بود.
مرد فرانسوی درباره مطبوعات بورژوا حرف می زد. می گفت: «آن ها آکروبات های قلم هستند، این ستارگان کمدی های مبتذل، این شغال های ماشین روتاتیو…»

 او بخش اول نطقش را با نت لا ادا کرد. بخش دو را با نت دو و بخش پایانی را که پرشورتر از بقیه بود با نت می. ژست و اداهایش متعادل و زیبا بود. تریو خوف باز با خود گفت: «ولی ما انگار فقط آب را گل آلود می کنیم. بهتر است اصلا حرف نزنیم.»

0/5 (0 نظر)

توضیحات تکمیلی

ناشر

ماهی

مولف

نوع جلد

شومیز

گروه بندی سنی

بزرگسال

اندازه

رقعی

گروه بندی موضوعی

داستان بزرگسال, داستان روسی, داستان و رمان خارجی

مترجم

آبتین گلکار

شما شاید این را هم دوست داشته باشید